استراتژی های ورود به بازار نقشی حیاتی در رشد و توسعه هر کسبوکاری ایفا میکنند، چراکه انتخاب درست آنها مسیر موفقیت در بازارهای جدید را تعیین میکند. ورود به بازارهای تازه چه در سطح بینالمللی و چه در داخل کشور نیازمند ارزیابی دقیق و برنامهریزی هدفمند است تا شرکتها بتوانند جایگاه پایداری برای خود ایجاد کنند. بر اساس گزارش Harvard Business Review، حدود ۷۰ درصد از تلاشهای گسترش بینالمللی شرکتها بهدلیل برنامهریزی نامناسب با شکست مواجه میشود. ازاینرو، انتخاب استراتژی ورود به بازار مناسب میتواند ریسکها را کاهش داده و فرصتهای رشد و موفقیت بلندمدت را به حداکثر برساند. در ادامه این مطلب از پارک علم و فناوری کردستان به نحوه انتخاب بهترین استراتژی ورود به بازار و معرفی 5 گام کلیدی برای ایجاد استراتژی موفق را توضیح میدهیم.

درک چهارچوبهای استراتژی ورود به بازار
چهارچوب استراتژی ورود به بازار ابزاری کلیدی برای ارزیابی فرصتهای جدید و تدوین برنامهای منسجم جهت ورود به بازارهای تازه یا توسعه فعالیت در بازارهای موجود است. این چهارچوب به کسبوکارها کمک میکند تا استراتژیهای خود را با اهداف رشد سازمان هماهنگ کرده، ریسکها را به حداقل برسانند و مسیر موفقیت بلندمدت را هموار سازند.
استفاده از یک چهارچوب تحلیلی دقیق، به شرکتها امکان میدهد تا بهصورت ساختارمند، فرصتهای بازار را ارزیابی و پیچیدگیهای محیط جدید را مدیریت کنند. چنین رویکردی موجب میشود تصمیمگیریها بر پایه داده و تحلیل انجام گیرد، در نتیجه سازمان میتواند استراتژی های ورود به بازار را با اهداف کلان تجاری همسو کرده و از فرصتهای رشد بهشکلی هدفمند بهرهبرداری کند.
هدف از چهارچوب استراتژی ورود به بازار
هدف اصلی از طراحی چنین چهارچوبی، ایجاد مزیتهای استراتژیک از طریق تصمیمگیری آگاهانه درباره عرضه محصولات جدید و تدوین استراتژیهای مناسب برای هر بازار است. در بسیاری از موارد، هنگام ورود به بازارهای جدید، لازم است مدل کسبوکار شرکت با شرایط محلی از جمله ترجیحات مصرفکنندگان و الزامات قانونی سازگار شود.
بهطور معمول، این چهارچوب شامل چند مرحله کلیدی مانند ارزیابی بازار، تحلیل امکانسنجی و برنامهریزی اجرایی است که به سازمانها کمک میکند فرصتها را بهصورت جامع بررسی کرده و استراتژی ورود خود را متناسب با شرایط بازار هدف طراحی کنند.
اهمیت چهارچوب استراتژی ورود به بازار در رشد کسبوکار
در شرایطی که رقابت در بازارها رو به افزایش است، گسترش فعالیت در بازارهای جدید میتواند فرصتی ارزشمند برای رشد باشد و داشتن یک چهارچوب جامع ورود به بازار، موجب هماهنگی میان سیستمهای داخلی شرکت و استراتژیهای رشد میشود و از رکود یا توقف در مسیر توسعه جلوگیری میکند.
برنامهریزی مالی و تحلیل بازده سرمایهگذاری (ROI) از ارکان اصلی این چهارچوب استراتژی های ورود به بازار هستند، زیرا به سازمانها امکان میدهند تا قابلیت اجرایی و سودآوری ورود به بازار جدید را ارزیابی کنند. علاوه بر این، ساخت برند قوی و ایجاد اعتبار در بازار هدف برای موفقیت حیاتی است، چراکه به کسبوکارها کمک میکند جایگاه خود را تثبیت کرده و در برابر رقبا مزیت رقابتی کسب کنند.
در فرآیند تصمیمگیری، بررسی عواملی چون اندازه بازار، نرخ رشد، جذابیت بازار و پتانسیل توسعه اهمیت زیادی دارد. تحلیل شاخصهایی مانند نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) نیز یکی از ابزارهای کلیدی برای سنجش ظرفیت رشد بازار و توجیه ورود به آن بهشمار میرود.

نحوه انتخاب بهترین استراتژی های ورود به بازار برای کسبوکار
هر شرکت باید با درنظرگرفتن شرایط خاص خود و ویژگیهای بازار هدف، استراتژیای را برگزیند که بیشترین هماهنگی را با اهداف رشد و ظرفیتهای سازمانی داشته باشد. به نقل از nmsconsulting، از جمله مهمترین عواملی که در این تصمیمگیری باید ارزیابی شوند عبارتاند از:
- اندازه بازار و پتانسیل رشد: بررسی ظرفیت بازار هدف و پیشبینی روند توسعه آن در آینده
- محیط رقابتی و میزان اشباع بازار: شناخت سطح رقابت، تعداد رقبا و فضای رقابتی موجود برای سنجش امکان ورود موثر
- میزان سرمایهگذاری مالی مورد نیاز: ارزیابی منابع مالی لازم برای استراتژی های ورود به بازار، تبلیغات، تولید یا ایجاد زیرساختهای جدید
- ملاحظات قانونی، مقرراتی و الزامات تطبیق: آگاهی از قوانین تجارت، مالیات، واردات و مجوزهای موردنیاز برای فعالیت در بازار مقصد
- تناسب فرهنگی و رفتار مصرفکننده: تحلیل عادات خرید، ارزشهای فرهنگی و سلیقه مصرفکنندگان محلی بهمنظور سازگار کردن محصول یا خدمات با نیازهای واقعی بازار
5 گام کلیدی برای ایجاد یک استراتژی موفق ورود به بازار
در استراتژی ورود به بازار، اهداف تجاری، ویژگیهای بازار هدف، نوع محصول یا خدمات قابل عرضه، میزان فروش مورد انتظار و روش دستیابی به آنها بهطور دقیق تعریف میشود. معمولا اجرای کامل یک برنامه ورود به بازار بین 6 تا 18 ماه زمان میبرد. گامهای اصلی در طراحی یک استراتژی موفق به شرح زیر هستند:
- تعیین اهداف شفاف
اولین گام در تدوین استراتژی ورود به بازار، مشخصکردن دقیق اهداف و انتظارات کسبوکار است. شرکتها باید بدانند قصد دارند با ورود به بازار جدید به چه چیزی دست یابند و چگونه این مسیر را طی خواهند کرد. نکات کلیدی در این مرحله از تدوین استراتژی های ورود به بازار عبارتاند از:
- تعیین اهداف تجاری برای گسترش فعالیت
- مشخصکردن سطح فروش مورد انتظار
- تعیین محصول یا خدمت قابل عرضه در بازار هدف
- شناسایی بازار هدف و ویژگیهای آن
- فهرست اقدامات اصلی و جدول زمانی اجرای آنها
- برآورد بودجه و منابع مالی و انسانی در دسترس

- تحقیق و تحلیل بازار هدف
پس از تعیین اهداف، نوبت به انجام پژوهش جامع درباره بازار هدف میرسد. در این مرحله، کسبوکار باید اطلاعات دقیق و بهروزی درباره محیط بازار، رقبا و مشتریان گردآوری کند تا تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ شود. نکاتی که باید مورد بررسی قرار گیرند شامل موارد زیر است:
- اندازه بازار و ظرفیت احتمالی رشد
- روندها، نیازها و نگرش مصرفکنندگان نسبت به محصولات مشابه
- تحلیل رقابت داخلی و بینالمللی
- شناسایی مزیت رقابتی و ارزش پیشنهادی برند در بازار هدف
- بررسی موانع و فرصتهای موجود از نظر قوانین تجاری، گواهینامهها، مقررات واردات و صادرات
- ارزیابی حمایتهای احتمالی دولتها و نهادهای تجاری از فعالیتهای صادراتی
- انتخاب روش ورود به بازار
در این مرحله از تدوین استراتژی های ورود به بازار، باید تصمیم بگیرید چگونه وارد بازار هدف شوید. آیا قصد دارید مستقیما به مصرفکننده نهایی بفروشید یا از واسطههایی مانند عمدهفروشان و توزیعکنندگان استفاده کنید؟ حتی اگر فروش مستقیم را انتخاب کنید، ممکن است به همکاری با نماینده فروش محلی برای تسهیل ارتباطات و باز کردن مسیر ورود به بازار نیاز داشته باشید.
در این زمینه، شرکتها میتوانند یکی از گزینههای زیر را انتخاب کرده یا ترکیبی از آنها را بهکار گیرند:
- استفاده از خدمات توزیعکنندگان یا نمایندگان محلی برای فروش محصولات
- خرید یا تملک یک شرکت محلی جهت ورود سریعتر و بهرهگیری از شبکههای موجود در بازار هدف
- همکاری با کسبوکارهای محلی از طریق روشهایی مانند فرانچایز، اعطای مجوز (Licensing)، سرمایهگذاری مشترک (Joint Venture)، تولید مشترک یا تولید متقابل
- ایجاد حضور فیزیکی در بازار هدف، مانند خرید یا اجاره دفتر، فروشگاه یا استخدام نماینده محلی
- فروش از طریق بازارهای آنلاین بینالمللی برای دسترسی سریعتر و گستردهتر به مشتریان
- فروش مستقیم از طریق وبسایت تجارت الکترونیک شرکت برای کنترل بهتر بر تجربه مشتری و حفظ حاشیه سود
- فروش غیرمستقیم از طریق شرکتهای ثالث که محصولات شما را صادر کرده یا از آنها بهعنوان قطعات در محصولات خود استفاده میکنند.
- بررسی نیازهای مالی و بیمهای
برای تعیین میزان و نوع منابع مالی مورد نیاز برای پشتیبانی از فعالیتهای صادراتی در استراتژی های ورود به بازار، لازم است ابتدا هزینههای اولیه تولید، حملونقل، استخدام و سایر مخارج و تاثیر آنها بر سرمایه در گردش شرکت محاسبه شود.
- تدوین سند استراتژی
تمام جزئیات استراتژی های ورود به بازار باید بهصورت مستند ثبت شود. بهتر است از حسابدار، وکیل، بانکدار یا مشاور برای بررسی و ارائه پیشنهادات بهبود کمک گرفته شود. توصیه میشود که استراتژی ورود به بازار بهصورت دورهای بازبینی شود تا پیشرفت فعالیتها رصد شده و در صورت نیاز اصلاحات لازم اعمال شود.

رایجترین استراتژیهای ورود به بازار
استارتاپها و کسبوکارهای تازهوارد برای ورود به بازارهای جدید میتوانند از رویکردهای متنوعی استفاده کنند. انتخاب روش مناسب بستگی به نوع محصول، ویژگیهای مشتریان هدف و منابع در دسترس دارد. در ادامه متداولترین استراتژیها برای ورود به بازار بررسی میشود:
- استراتژی جذب گسترده (Mass Market Strategy)
در این روش، هدف رسیدن به بیشترین تعداد مشتریان ممکن است و محصولات غالبا عمومی و با قیمت قابلقبول عرضه میشوند.
- استراتژی تمرکز بر بخش خاص (Niche Market Strategy)
برخلاف روش قبلی، این رویکرد از استراتژی های ورود به بازار روی یک گروه مشخص از مشتریان که نیازهای ویژهای دارند متمرکز میشود. محصولاتی که در این رویکرد ارائه میشوند معمولا ویژگیهای خاص یا تخصصی دارند.
- استراتژی ورود مستقیم (Direct Entry)
در این روش شرکت خود محصول را مستقیما وارد بازار کرده و کنترل کامل بر فروش و معرفی محصول دارد.
- استراتژی همکاری و شراکت (Partnership Strategy)
همکاری میتواند شامل تبادل منابع، همکاری بازاریابی یا پروژههای مشترک باشد و به کسبوکارهای نوپا کمک میکند تا ضمن بهرهمندی از تجربه شریک، حضور موثرتری در بازار پیدا کنند.
- استراتژی عرضه آزمایشی و بازخوردگیری (Test and Feedback Strategy)
در این رویکرد، تمرکز بر آزمایش محصول در بازار بهصورت محدود و جمعآوری بازخورد واقعی از مشتریان است.

جمعبندی
ورود موفق به بازارهای جدید نیازمند برنامهریزی دقیق و انتخاب استراتژی مناسب است. استراتژی ورود به بازار شامل روشهای مختلفی مانند جذب گسترده، تمرکز بر بخش خاص، ورود مستقیم، شراکت با کسبوکارهای محلی و عرضه آزمایشی با بازخورد مشتریان میشود.
استفاده از چهارچوبهای تحلیلی به شرکتها کمک میکند فرصتهای بازار را ارزیابی کنند، ریسکها را کاهش دهند و تصمیمات آگاهانهتری بگیرند. تعیین اهداف روشن، تحقیق بازار، انتخاب بهترین استراتژی های ورود به بازار و برنامهریزی مالی و بیمهای، پایه موفقیت بلندمدت است. با اجرای این مراحل، کسبوکارها میتوانند رشد پایدار، افزایش سهم بازار و ایجاد مزیت رقابتی در بازارهای جدید را تضمین کنند.
ENGLISH




