پارک علم و فناوری کردستان

تولید و سرمایه‌گذاری، مسیر پیشرفت ایران

نحوه تقسیم سهام در استارتاپ ها باید چگونه باشد؟

نحوه تقسیم سهام در استارتاپ ها باید چگونه باشد؟

تقسیم سهام در استارتاپ ها یکی از حساس‌ترین و بنیادی‌ترین مراحل در مسیر شکل‌گیری و رشد یک کسب‌وکار نوپا به شمار می‌آید. زمانی که گروهی از هم‌بنیان‌گذاران برای خلق یک ایده مشترک گرد هم می‌آیند، موضوع مالکیت و درصد سهام استارتاپ به عنوان اصلی‌ترین شاخص عدالت و انگیزه در ادامه مسیر مطرح می‌شود. اگر این تقسیم‌بندی از همان ابتدا بر اساس اصول مشخص و شفاف صورت نگیرد، در آینده با ورود سرمایه‌گذاران، گسترش تیم، یا حتی ادغام و تملک استارتاپ، اختلاف‌های شدیدی بروز خواهد کرد.

از این‌رو، هر تیم کارآفرین باید پیش از آغاز فعالیت رسمی، درباره الگوی تقسیم سهام و سهم هر فرد از ارزش‌آفرینی آینده تصمیم‌گیری آگاهانه داشته باشد. این موضوع تنها به معنای تخصیص درصدی از مالکیت به اعضای اولیه نیست، بلکه دربرگیرنده ملاحظات حقوقی، مالی، انگیزشی و حتی روانی نیز هست. اهمیت این مسئله زمانی پررنگ‌تر می‌شود که می‌دانیم سرمایه‌گذاران هنگام ارزیابی یک استارتاپ، به نحوه توزیع سهام توجه جدی نشان می‌دهند؛ چراکه این شاخص میزان انسجام تیم و توانایی آن در مدیریت آینده را منعکس می‌کند.در ادامه این مطلب از پارک علم و فناوری کردستان به اهمیت این موضوع و نحوه تقسیم سهام استارتاپ‌ها می‌پردازیم.

تقسیم سهام در استارتاپ ها

اهمیت قرارداد سهام در استارتاپ ها

قرارداد سهام در استارتاپ ها یکی از اساسی‌ترین ابزارهای حقوقی برای ایجاد شفافیت و جلوگیری از اختلافات آینده است. بسیاری از تیم‌های نوپا در ابتدای مسیر، به دلیل شوق شروع فعالیت، به صورت شفاهی یا دوستانه درباره درصد سهام استارتاپ توافق می‌کنند. اما این توافق‌های غیررسمی در آینده می‌تواند زمینه‌ساز جدی‌ترین چالش‌ها شود. قرارداد رسمی سهام، چارچوبی مشخص برای حقوق، تعهدات و مسئولیت‌های هر یک از بنیان‌گذاران و سرمایه‌گذاران تعیین می‌کند.

این قرارداد مشخص می‌سازد که هر فرد چه مقدار سهم دارد، شرایط انتقال سهم چگونه است، و در چه مواردی ممکن است سهام کاهش یا افزایش یابد. اهمیت این موضوع در تقسیم سهام در استارتاپ ها به ویژه زمانی آشکار می‌شود که یک سرمایه‌گذار خارجی قصد ورود پیدا می‌کند یا یکی از بنیان‌گذاران تصمیم به خروج می‌گیرد. در چنین شرایطی، نبود قرارداد می‌تواند به اختلافات حقوقی طولانی‌مدت و حتی فروپاشی استارتاپ منجر شود.

درصد سهام استارتاپ

زمانی که صحبت از درصد سهام در استارتاپ به میان می‌آید، در واقع منظور نسبت مالکیتی است که هر فرد از ارزش کل شرکت در اختیار دارد. این موضوع، نه یک عدد ثابت بلکه نتیجه‌ای از مذاکرات، توافق‌ها و میزان ارزش‌آفرینی هر فرد در مراحل مختلف است. تعیین درصد سهام باید بر اساس معیارهای متنوعی صورت گیرد. یکی از مهم‌ترین عوامل، میزان مشارکت اولیه بنیان‌گذاران است؛ یعنی چه کسی ایده را مطرح کرده، چه کسی بیشترین زمان و انرژی را صرف می‌کند و چه کسی بیشترین منابع مالی یا ارتباطات کلیدی را وارد تیم کرده است.

علاوه بر این، تخصص و نقش افراد در توسعه محصول یا بازار نیز باید در تقسیم سهام در استارتاپ ها نظر گرفته شود. به عنوان نمونه، شخصی که مسئولیت فنی و توسعه محصول را برعهده دارد، سهم متفاوتی نسبت به فردی خواهد داشت که نقش بازاریابی و ارتباط با مشتریان را ایفا می‌کند. نکته کلیدی این است که درصد سهام در همان ابتدا به شکل منصفانه توزیع شود تا انگیزه و عدالت میان اعضا حفظ گردد.

درصد سهام در استارتاپ

سهام سرمایه‌گذاران

با رشد و گسترش هر استارتاپ، جذب سرمایه یکی از مراحل اجتناب‌ناپذیر است و این فرایند به طور مستقیم بر ساختار سهام شرکت اثر می‌گذارد. سرمایه‌گذاران در قبال تزریق منابع مالی، بخشی از سهام استارتاپ را به خود اختصاص می‌دهند و این سهم به عوامل گوناگونی بستگی دارد.

از جمله مهم‌ترین عوامل در تقسیم سهام در استارتاپ ها ، مرحله‌ای است که استارتاپ در آن قرار دارد. به طور معمول، در مراحل اولیه که ریسک سرمایه‌گذاری بالاتر است، سرمایه‌گذاران انتظار دریافت درصد بیشتری از سهام را دارند. در حالی‌که در مراحل بعدی، با اثبات مدل کسب‌وکار و رشد درآمد، امکان چانه‌زنی برای بنیان‌گذاران بیشتر خواهد شد. نکته دیگر این است که سهام سرمایه‌گذاران تنها یک معامله مالی نیست، بلکه به معنای ورود فرد یا نهادی است که می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های کلیدی شرکت اثرگذار باشد.

از این رو، هنگام تعیین سهام سرمایه‌گذاران باید به جنبه‌های کنترلی و مدیریتی نیز توجه شود. هر چه میزان سهم آنان بیشتر باشد، قدرت نفوذشان در هیئت مدیره و مسیر آینده شرکت افزایش خواهد یافت. بنابراین، بنیان‌گذاران باید تعادل دقیقی میان نیاز به جذب منابع مالی و حفظ کنترل مدیریتی برقرار کنند تا بتوانند رشد پایدار و در عین حال استقلال لازم را تجربه کنند.

الگوی تقسیم سهام

یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که باید در تقسیم سهام در استارتاپ ها به دقت مورد توجه قرار گیرد، طراحی یک الگوی تقسیم سهام کارآمد و بلندمدت است. الگوی تقسیم در واقع نقشه‌ای است که نشان می‌دهد چه کسی چه میزان سهم دارد و تحت چه شرایطی این سهم می‌تواند تغییر کند. در بسیاری از استارتاپ ها، از مفهومی به نام «وستینگ» یا دوره واگذاری تدریجی استفاده می‌شود.

این روش به گونه‌ای طراحی شده که سهام بنیان‌گذاران و حتی کارکنان کلیدی به مرور زمان و بر اساس میزان ماندگاری و عملکردشان آزاد شود. چنین الگویی از خروج زودهنگام اعضا و ایجاد مشکلات در ساختار مالکیت جلوگیری می‌کند. علاوه بر آن، الگوی تقسیم سهام باید منعکس‌کننده آینده‌نگری بنیان‌گذاران باشد. به عبارت دیگر، لازم است بخشی از سهام برای کارکنان آینده یا مشاوران راهبردی کنار گذاشته شود تا در مراحل رشد بتوان نیروهای کلیدی را با انگیزه بیشتری به تیم جذب کرد.

تاثیر نقش‌ها و مسئولیت‌ها بر درصد سهام استارتاپ

در واقع، سهام تنها نمادی از مالکیت نیست، بلکه بازتابی از ارزش‌آفرینی افراد در مسیر توسعه کسب‌وکار محسوب می‌شود. به عنوان مثال، فردی که مسئولیت توسعه محصول و ایجاد فناوری را بر عهده دارد، سهم متفاوتی نسبت به کسی خواهد داشت که تمرکز اصلی‌اش بر بازاریابی یا جذب مشتری است. علاوه بر نوع مسئولیت، میزان زمان صرف‌شده نیز اهمیت ویژه دارد. فردی که به صورت تمام‌وقت بر روی استارتاپ کار می‌کند، شایسته درصد بیشتری از سهام استارتاپ است تا فردی که تنها در مواقع خاص به تیم کمک می‌کند.

همچنین سرمایه اولیه یا ارتباطات کلیدی که هر فرد وارد تیم می‌کند، می‌تواند میزان سهم او را تغییر دهد. بی‌توجهی به این موضوع باعث ایجاد نارضایتی و اختلاف میان اعضا خواهد شد. بنابراین، الگوی تقسیم سهام باید متناسب با نقش‌ها و مسئولیت‌ها طراحی شود تا انگیزه و عدالت در تیم برقرار بماند. این نگاه واقع‌بینانه، علاوه بر جلوگیری از تنش‌های احتمالی، مسیر رشد پایدار استارتاپ را هموار خواهد کرد.

خطاهای رایج در تقسیم سهام استارتاپ ها

خطاهای رایج در تقسیم سهام استارتاپ ها

یکی از چالش‌های مهم در استارتاپ ها، خطاهای رایجی است که در فرآیند تقسیم سهام در استارتاپ ها رخ می‌دهد. یکی از اشتباهات متداول، تقسیم مساوی سهام میان بنیان‌گذاران است بدون آن‌که به نقش‌ها، میزان تلاش یا ارزش‌آفرینی هر فرد توجه شود. این نوع تقسیم شاید در نگاه اول عادلانه به نظر برسد، اما در عمل انگیزه افراد پرکارتر را کاهش می‌دهد و باعث بروز نارضایتی در آینده می‌شود. خطای دیگر، نادیده گرفتن نیازهای آینده استارتاپ است.

بسیاری از تیم‌ها در ابتدای مسیر تمام سهام را میان خود تقسیم می‌کنند و سهمی برای کارکنان کلیدی، مشاوران یا حتی سرمایه‌گذاران آتی باقی نمی‌گذارند. این رویکرد باعث محدودیت جدی در مراحل رشد می‌شود. همچنین عدم تنظیم قرارداد رسمی و شفاف یکی دیگر از اشتباهات بزرگ است. توافق‌های غیررسمی و دوستانه در ابتدای راه شاید ساده به نظر برسند، اما با ورود سرمایه‌گذاران یا در زمان موفقیت، زمینه‌ساز اختلافات پیچیده خواهند شد. بنابراین، شناخت این خطاها و پرهیز از آن‌ها برای هر بنیان‌گذاری ضروری است تا بتواند ساختاری پایدار و عادلانه در تقسیم سهام ایجاد کند.

تفاوت سهام عادی و سهام ممتاز در استارتاپ ها

در بحث تقسیم سهام در استارتاپ ها، سهام به طور کلی به دو دسته اصلی  سهام عادی و سهام ممتاز تقسیم می‌شود. درک تفاوت این دو نوع سهم برای بنیان‌گذاران و سرمایه‌گذاران اهمیت ویژه‌ای دارد، زیرا ساختار مالکیت و میزان نفوذ هر طرف را تعیین می‌کند. سهام عادی عمدتاً در اختیار بنیان‌گذاران و کارکنان قرار می‌گیرد و نشان‌دهنده مالکیت مستقیم در شرکت است. دارندگان این سهام از حق رأی در مجامع و همچنین دریافت سود در صورت تقسیم آن برخوردارند. در مقابل، سهام ممتاز عمدتاً به سرمایه‌گذاران داده می‌شود و معمولاً دارای حقوق ویژه‌ای است.

این حقوق ممکن است شامل اولویت در دریافت سود، اولویت در بازگشت سرمایه هنگام انحلال شرکت، یا حتی حق وتو در تصمیمات مهم باشد. تفاوت میان سهام عادی و ممتاز، به سرمایه‌گذاران این امکان را می‌دهد که ریسک خود را مدیریت کرده و امنیت بیشتری در سرمایه‌گذاری داشته باشند. برای بنیان‌گذاران، آگاهی از این تفاوت‌ها اهمیت دارد تا بتوانند ضمن جذب منابع مالی، کنترل استارتاپ را نیز حفظ کنند.

تفاوت سهام عادی و سهام ممتاز در استارتاپ ها

سخن پایانی

در تکمیل مباحث، یکی از موضوعات ضروری در استارتاپ ها، مدیریت سهام در صورت خروج یکی از بنیان‌گذاران و تقسیم سهام در استارتاپ ها است. ممکن است به دلایل شخصی، حرفه‌ای یا مالی، یکی از اعضای اصلی تیم تصمیم به ترک استارتاپ بگیرد. اگر در طراحی الگوی تقسیم سهام، تدابیری برای چنین شرایطی اندیشیده نشده باشد، شرکت با بحران جدی مواجه خواهد شد. به همین دلیل، بسیاری از استارتاپ ها از مکانیزمی به نام وستینگ استفاده می‌کنند که باعث می‌شود سهام بنیان‌گذاران به مرور زمان آزاد شود و در صورت خروج زودهنگام، بخش قابل توجهی از سهم آن‌ها به شرکت بازگردد. این روش هم انگیزه ماندگاری ایجاد می‌کند و هم از پراکندگی بی‌منطق سهام جلوگیری می‌نماید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا